یادگیری زبان انگلیسی میتواند دشوار باشد، زیرا نکات ریز و درشت زیادی دارد که باید به خاطر بسپارید. به عنوان مثال، برای یادگیری مکالمه زبان انگلیسی، باید بدانید که در چه شرایط باید کاملاً رسمی صحبت کنید و چه شرایطی دوستانه و خودمانی. همچنین باید بدانید نحوه رسمی صحبتکردن یا دوستانه صحبتکردن به چه صورت است. شاید بدانید در جلسات رسمی چطور باید صحبت کنید؛ اما آیا میدانید که مکالمه انگلیسی بین دو دوست چطور پیش میرود؟
ممکن است عبارات انگلیسی مناسب برای رزرو اتاق در هتل، انجام یک معامله تجاری، استفاده از حملونقل عمومی و … را بدانید؛ اما در برخی شرایط شخصیتر شاید نتوانید انگلیسی صحبت کنید. مکالمه انگلیسی بین دو دوست، چیزی است که کتاب درسی یا کلاس انگلیسی شما ممکن است شما را برای آن آماده نکرده باشد!
حقیقت این است که مکالمههای خودمانی به زبانی که هنوز در حال یادگیری آن هستید، میتواند حتی سختتر از مکالمات رسمی باشد. از این گذشته، در موقعیتهای رسمی میدانید که باید مؤدب باشید. میدانید که از چه عباراتی استفاده کرده و آن ها را حفظ میکنید.
در مکالمات معمولی، استفاده از عبارات خاص چندان مهم نیست. برای مثال، لازم نیست بگویید: « Hello, how are you? سلام، چطوری؟»؛ اما هنوز عبارات خاصی برای مکالمه غیررسمی وجود دارد که دانستن آنها مفید است.
در ادامه مقاله چند نمونه از مکالمه انگلیسی بین دو دوست طولانی و کوتاه را ارائه خواهیم کرد. اگر میخواهید با این نوع مکالمه آشنا شوید، با ما همراه باشید.
۶ مکالمه انگلیسی بین دو دوست
سلام و احوالپرسی و مکالمه کوتاه
سؤال پرسیدن در مورد شغل شخصی یا عملکرد دوست، روشی برای نشان دادن اهمیت او برای شما است و این سؤالات میتواند منجر به گفتگوی شخصی و جالبتری شود.
این درست است که دوستان صمیمی به اندازه افرادی که یکدیگر را به خوبی نمیشناسند، از صحبتهای کوتاه استفاده نمیکنند؛ اما شرایطی هم وجود دارد که استفاده از مکالمه کوتاه با دوستان منطقی است. به عنوان مثال، اگر با یک دوست قدیمی ملاقات میکنید که مدت زیادی است او را ندیدهاید یا اگر هر روز با دوستی ملاقات میکنید، میتوانید از مکالمه کوتاه استفاده نمایید.
مکالمه شماره ۱: مکالمه انگلیسی بین دو دوست
در این قسمت، متن مکالمه انگلیسی بین دو دوست با ترجمه را به شما ارائه میدهیم:
Sam: Oh? Bob!
سام: اوه؟ باب!
Bob: Hey Sam! Good to see you!
باب: هی سام! از دیدنت خوشحالم!
Sam: How’s it going?
سام: اوضاع چطوره؟
Bob: Yeah, good. Working a lot. And you?
باب: خوبه. خیلی کار میکنم. تو چطور؟
Sam: I went back to school.
سام: به مدرسه برگشتم.
Bob: Good for you!
باب: خوش به حالت!
مکالمه بین مایک و جیم:
Jim: Mike?
جیم: مایک؟
Mike: Jim?
مایک: جیم؟
Jim: What have you been up to?
جیم: چیکارا میکنی؟
Mike: Working a lot.
مایک: خیلی کار میکنم.
Jim: That sounds hard.
جیم: سخت به نظر میرسه.
Mike: How’s the family?
مایک: خانواده چطورن؟
Jim: Everyone is good. Thanks!
جیم: همه خوبن. مرسی!
حال، بیایید به چند عبارت مفید از دیالوگهای بالا نگاه کنیم.
عبارات مفید
جملات انگلیسی برای شروع مکالمه به شرح زیر است:
Good to see you!
از دیدنت خوشحالم!
این یک روش خوب برای سلام کردن به فردی است که مدتی میشود او را ندیدهاید.
How’s it going
اوضاع چطوره؟
این یک سلام معمولی در انگلیسی است، مانند « How are youچطوری؟».
Good for you!
خوش به حالت!
این یک روش خوب برای تبریک گفتن به یک دوست به خاطر موفقیتها یا دستاوردهایش است.
مکالمه شماره ۲: ملاقات با یک دوست در یک رستوران
صحبتهای کوتاه ممکن است بین دوستان نزدیکی که مرتب میبینید و با دوستانی که خیلی وقت است ملاقات نداشتهاید، اتفاق بیفتد. نمونهای از مکالمهای که میتواند بین دو دوستی اتفاق بیفتد که یکدیگر را به خوبی میشناسند:
Nathan: Hey, Alicia?
ناتان: هی، آلیشیا؟
Alicia: Oh hey, I didn’t see you there. Did you already get a table?
آلیشیا: اوه هی، ندیدمت. میز رزرو کردید؟
Nathan: Yeah, right over here.
ناتان: آره، همینجا.
Alicia: I’m glad we had time to meet up.
آلیشیا: خوشحالم که دیدمت.
Nathan: Me too. So, what’s going on?
ناتان: من هم همینطور. چه خبرا؟
Alicia: Oh, not much. You?
آلیشیا: اوه، خبرای زیادی ندارم. تو چطور؟
Nathan: Not much. Hey, how did your interview go? Wasn’t that today?
ناتان: منم همینطور. راستی مصاحبه چطور پیش رفت؟ امروز بود؟
Alicia: Oh, yeah. I think it went well. I don’t know if I got the job yet, but they said they would call in a few days.
آلیشیا: اوه، آره. فکر میکنم خوب پیش رفت. هنوز نمیدونم این کار رو به دست آوردم یا نه، اما گفتند چند روز دیگر تماس میگیرند.
Nathan: Well, I’m sure you did great. Good luck.
ناتان: خب، مطمئنم که عالی بودی. موفق باشی.
Alicia: Thanks. I’m just happy that it’s over. I was really nervous about it.
آلیشیا: ممنون. من فقط خوشحالم که تمام شد. من واقعاً از این موضوع عصبی بودم.
Nathan: I can understand that. I get nervous before interviews, too.
ناتان: درک میکنم. من هم قبل از مصاحبه عصبی میشوم.
Alicia: Well, thanks for being supportive. I appreciate it.
آلیشیا: مرسی که حمایتم میکنی. ازت ممنونم.
Nathan: Sure, no problem.
ناتان: مشکلی نیست.